Monday, July 23, 2007

این آهنگ من نیست ، هیچ گاه نبوده است ، چرا دیوانه وار دوستش دارم ؟
صدایش درونم را به آتش می کشد حتی قبل از آن که معنایش را بدانم . من همیشه می دانستم تا جنون تنها یک قدم فاصله است ، پا می زنم و بر می گردم ، پا می زنم و بر می گردم ، پا می زنم و بر می گردم ، پا می زنم و بر می گردم . این مرز خاکی گود شده است ، با تپه ای در سوی خاکی اش . یا خاکم کن در گودی یا خا ک ها را بردار ، تپه را خاک کن
تمام مدت را نقشه می کشم ، خاک ها را بردار
این نفس می سوزاند . تمام مدت نقشه می کِشم ، چاره ها را یک به یک می کُشم ، خاک می زایم .
نقشه ی کوهی خاکی را کشیده ام ، خاک ها را بردار ، این آب که آن خاک را دیگر نمی تواند بشوید ، فردا دوباره خشک می شود ، چسبنده تر
لااقل باد را بمیران در این برهوت ، خاکی نکن تمام این کسانم را
.....
آخ جوووووووووووووووووووووون مسافرت


Comments:
shoma mohandesi naghsheh bardari mikhuni?!!;)
mosaferat khosh begzare
 
کاش منم فرصت سفر داشتم
 
kodom ahang ?

soghati ma yadet nare ;)

be ma sar bezan ta naraftiiiiiiiiiii
 
che mani dare hey mosaferat?!?! vayaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaa
 
Post a Comment



<< Home